درباب فلسفه،حکمت و علم
فلسفه یک نظریه نیست بلکه یک فعالیت است. «لودویگ ویتگنشتاین»
فلسفه همان روزکار خویش است که به زبان اندیشه بازگو می شود. «هگل»
علم چیزی جز ادراک پرورش یافته و نیت تفسیر شده نیست. «جورج سانتایانا»
علم دین جدید است. «هایدگر»
من متهم به انکار و نفی آگاهی شده ام اما از این امر آگاه نیستم. «کواین»
تجربه بنفسه علم نیست. «هوسرل»
علم گورستان اندیشه های مرده است. «اونامونو»
علم نیازمند کسانی است که از آ« یرپیچی کنند. «تئودور آدورنو»
علم تصویر از حیقت است. «فرانسیس بیکن»
معقول ساختن فلسفه خودکشی فلسفه است. «مارتین هایدگر»
غلبه برترس آغاز حکمت است. «برتراند راسل»
اول باید زندگی کرد و بعد به فلسفه پرداخت. «ولتر»
سکوت خوابی است که حکمت را تغذیه می کند. «فرانسیس بیکن»
اوقات فراغت مادر فلسفه است. «توماس هابز»
دین و فلسفه به یک جا می رسند. «هگل»
فلسفه محصول حیرت است. «آلفرد نورث وایتهد»
دموکراسی به فلسفه نیاز دارد. «ریچارد رورتی»
عقیده و گمان حد وسط علم و جهل است. «افلاطون»
بزرگتر عدد کدام است؟عدد یک. «دیوید هیوم»