کمال الدین وحشی بافقی در سال 939 در ه.ق در بافق که آبادی بزرگیست میان یزد و کرمان چشم به جهان گشود . آشنایی او با شعر و شاعری توسط برادرش صورت گرفت . در اشعار زیبای وحشی کلمات عربی دیده نمی شود و او بجای بکار بردن کلمات عربی ازکلمات زیبا و رسای پارسی استفاده کرده است که بر دل می نشیند . درباره ی وفات وحشی نظرهای متفاوتی وجود دارد ، عده ای نوشته اند وی بر اساس میخوارگی مرد و بعضی می گویند که وی بدست معشوق بی مروت خود کشته شد وحشی پس از 52 سال زندگی پر سوز و ساز دیده از جهان فرو بست مزار وی بر اثر سوانح و حوادث مختلف خراب شد ولی احمد شاه قاجار بنایی به یاد او در محله ی دیگر که مقبره وحشی نام دارد ساخت . دیوان اشعار :
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز فرقت تو فریاد کنم
وقت است که دست از دهنم بردارم
از دست غمت هزار بی داد کنم
***
فریاد که سوز دل عیان نتوان کرد
با کس سخن از داغ نهان نتوان کرد
اینها که من از جفای هجران دیدم
یک شمه به صد سال بیان نتوان کرد
سلام دوست عزیز بلاگ خوبی داری خواستی به من نیز سری بزن