دکتر علی شریعتی

جملات آئین زندگی دکتر علی شریعتی

وقتی نمی توانی فریاد بزنی ناله نکن!خاموش باش.قرنها نالیدن به کجا انجامید؟تو    محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باش.

اگر پیاده هم  شده است سفرکن،درماندن می پوشی.

خدایا!آرامشی عطا فرما تا بپذیرم،آنچه راکه نمی توانم تغییر دهم و شهامتی،تا تغییر دهم آنچه راکه می توانم و دانشی،تابدانم تفاوت این دو را.

ایمان بی عشق،اسارت دردیگران است و عشق بی ایمان،اسارت درخود.

اگر تنهاترین تنها شوم بازهم خداهست،خدا جایگزین همه ی نداشتن هاست.

در دردها،دوست را خبر نکردن خودیک عشق ورزیدن است.تقیه ی درد،زیباترین نمایش ایمان است.

مردن اگر خوب انجام شود،دیگران کار رااتمام خواهند کرد.

اگر می خوانم،می جوییم،می یابم و می گویم،انگیزه ی درد است که ریشه درجانم داردواگر از این همه سربتابم دردباجان یکی شده،خواهدم کشت.

آنجا که عشق فرمان می دهد،محال سر تسلیم فرود می آورد.

آنها که رفتند کار حسینی کردند وآنها که ماندند باید کار زینبی کنندوگرنه یزیدین.

خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز،چگونه مردن راخود خواهم آموخت.

خدایا،دربرابر هرآنچه انسان ماندن رابه تباهی می کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رویین تن کن.

انسان،خدا گونه ای در تبعید است.

دوست داشتن از عشق برتر است ومن هرگز خودرا تا سطح بلندترین قله های عشق های بلند پایین نخواهم آورد.

خوشبختی هیچ نیست جز لذت و آرامش کسی که دیگر هیچ چیز به یاد نمی آورد.

اسمم را پدرم انتخاب کرد ونام خانواده گیم را جدم،دیگر بس است راهم را خودم انتخاب کنم.

زنده بودن را به بیداری بگذرانیم،که ساله به اجبار خواهیم خفت.

بدتر از توجیه های غلط،توجیه های درست!یعنی تکیه کردن بریک حقیقت برای پایمال کردن حقیقت دیگر.

آزادی تو مذهب من است،خوشبختی تو عشق من است وآینده ی تو تنها آرزوی من.

هر انقلابی دوچهره دارد:1- خون 2- پیام

دوست داشتن کسی لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.

در روزگار جهل،شعود خودجرم است.

در عطا کردن است که ستوده می شویم ودر نخشیدن است که بخشیده می شویم.

استوار ماندن و زیر هرباری نرفتن،دین من است.

ذوحی که پیام دارد،نه مرید می طلبد نه عاشق.

هر انسانی،کتابی است در انتظار خواننده اش.

عشق یک فریب بزرگ است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی و بی انتها.

در دشمنی دورنگی نیست،کاش دوستان هم در موقع خود چون دشمنان بی ریا بودند.

عشق چه آسمان باشد چه زمینی،عاقبتش به طرف خدااست.

بزرگی و کوچکی عمل ارزش ندارد.جهت عمل است که ارزش دارد.

برای خراب کردن یک حقیقت،خوب به آن حمله نکنید.بد  از آن دفاع کنید.

دلی که از بی کسی غمگین است،هرکسی را می تواند تحمل کند.

فلسفه زندگی امروز در این جمله خلاصه می شود:

«فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی.

مئسولیت زاده تئانایی نیست،زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.

آنان که می فهمند غذاب  می کشند و آنان که نمی فهمند غذاب می دهند.

آنگاه که تقدیر واقع نگردیده،از تدبیر همکاری ساخته نیست.

آنان که نسیم گذشت از کوچه باغ دلشان عبور کند از قبیله ی بهارند.

دربهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.

خوشبختی فرزند نامشروع و حماقت است.اگر بتوانند نفهمند می توانند خوشبخت باشند.

سکوت عجب فریاد رسایی است،آنجا که حنجره ی ای برای فریاد نمی ماند.

چه غم انگیز است عمری گداختن از غم نبودن کسی که تابود از غم نبودن تو می گداخت.

خدایا مرا درایمان،اطاعت مطلق بخش تا درجهان عصیان مطلق باشم.

لطفاْ بعد از خواندن جملات نظر یادتون نره.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد